آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۹

چکیده

استقلال به طور کلی، به «ناوابستگی به غیر» و «اتکا به خود» اشاره دارد، اما معنا و حدود آن در تربیت، محل اختلاف صاحب نظران بوده است. بدین روی، ضرورتِ شناخت معنا و حدود استقلال متربی به عنوان ویژگی غیرقابل اجتناب، برای هدف گذاری در تربیت و اقدام عملی در جهت آن، آشکار است. تمایزهای قابل تأملی دراین باره در بین دیدگاه های موجودِ فلسفه تعلیم و تربیتِ غرب، با دیدگاه برآمده از منابع اسلامی به چشم می خورد که برای تعیین هدف های تربیتی، نیازمند تعیین موضعی قابل دفاع است. بنابراین، موضوع این جستار بررسی و ارزیابی معنا و حدود «استقلال مطلوب» به عنوان هدف تربیت دینی از دو منظر مزبور است. این جستار تطبیقی به توصیف و ارزیابی دیدگاه ها با روش «تحلیل متن و سنجش منطقی آنها» با معیارِ «توجه به ابعاد لازم» و «قابلیت تحقق» پرداخته است. نتایج این بررسی نشان می دهد که برآورد بیش از حد از توانایی عقل و اختیار انسان، برخی فیلسوفان تعلیم و تربیت غرب را به تعیین استقلالی بیش از حد فراخ دامنه کشانده است. این در حالی است که دیدگاه اسلامی ضمن توجه خاص به رابطه مربی و متربی، به ویژه در تربیت دینی، محدودیت های هستی شناختی اراده و اختیار، و نارسایی عقلِ تنها را لحاظ کرده و برای رفع آنها، تکیه گاه قابل اعتماد و برنامه خاص ارائه کرده است.

تبلیغات