هدف این تحقیق شناسایی تجربه زیسته زنان از تک فرزندی با تاکید بر چرایی و پیامدهای تک فرزندی است. مطالعه از نوع کیفی است و داده ها از طریق مصاحبه عمیق با 20 نفر از زنان دارای یک فرزند بالای 5 ساله شهر شهریار در سال 1395 جمع آوری شد. یافته ها نشان داد تجربه تک فرزندی م ترادف ب ا فرایندی برای تعادل بخشی بین حوزه فردی نظیر شرایط روحی- جسمی مادر و فرزند؛ حوزه خانوادگی نظیر موقعیت مالی خانواده و روابط با همسر؛ حوزه های اجتماعی نظیر محیط کار می باشد. به عبارتی تک فرزندی نتیجه تاخیر در ازدواج و فرزندآوری، پیشگیری از خطرات و آسیب های اجتماعی، احساس فقدان حمایت های خانوادگی و اجتماعی، مشکلات ترکیب کار و خانه و تغییرات نگرشی به سمت اهداف و ارزش فرزندآوری است. با وجود مزایایی نظیر فراهم کردن امکانات بیشتر برای فرزند، داشتن وقت بیشتر مادر و کمتر بودن بحث و جدل در خانواده، تک فرزندی، تجرب ه مطلوبی برای افراد نبوده و تک فرزندی الگوی مناسبی برای خانواده های ایرانی نمی دانستند. بسیاری از آن ها مهارت های کمتر فرزند در حل مسئله، تاب آوری کمتر، استقلال و یا وابستگی مفرط، فردگرایی، خودخواهی، حسادت، کمرویی، منزوی بودن فرزند و ترس از تنها شدن زودرس والدین در سنین میانسالی و سالخوردگی و خالی شدن فضای خانواده را به عنوان پیامدهای منفی تک فرزندی می دانستند.