سیاست گذاری مناسب در زمینه رفتار باروری و رشد جمعیت ایجاب می کند که نقش زنان به خصوص اشتغال آنها به خوبی شناسایی شود. بدین منظور، در این مقاله از نظریه تقاضا به عنوان مبنای اصلی تحلیل نظری مسأله استفاده می شود که مبهم و دو پهلو بودن اثر اشتغال زنان را نمایان می سازد. از این رو، این فرضیه که اشتغال زنان در ایران تأثیر منفی بر باروری و رشد جمعیت دارد، به بوته آزمون گذارده می شود. آزمون فرضیه به روش تحلیل رگرسیونی و مبتنی بر داده های استنادی به دست آمده از بانک جهانی برای سالهای 1393-1339 انجام می شود. نتایج حکایت از این دارد که مشارکت زنان (در فاصله سنی 15 تا 24 ساله و 15 تا 65 ساله) در نیروی کار اثر منفی بر باروری دارد اما عامل کاهنده رشد جمعیت نیست. این یافته دلالت بر این دارد که هر چند اشتغال زنان از باروری آنها کم می کند اما از سوی دیگر احتمالاً با کاهش نرخ مرگ و میر مانع از اُفت رشد جمعیت می شود. این در حالی است که سهم زنان در مشاغل دستمزدی غیر کشاورزی بر هر دوی باروری و رشد جمعیت اثر مثبت را نشان می دهد. از این رو، فعالیت زنان در مشاغل غیر کشاورزی که با کسب مزد همراه است، مانعی برای بزرگتر شدن بعد خانوار و تأمین نیازهای جمعیتی کشور نخواهد بود.