آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۲

چکیده

یکی از دغدغه های بسیاری از متفکران حوزه اجتماعی، کالاانگاری کنش های دیگرخواهانه است. در اقتصاد متعارف، گاهی به کنش هایی از انسان که جنبه پشتیبانی از هم نوعان دارد، به چشم کالاهای قابل مبادله نگریسته شده و صرفاً در قالب یک بده بستان تحلیل می شود. لذا این مقاله به بررسی انتقادات اندیشمندان غربی درباره کالاانگاری دیگر خواهی می پردازد. در پژوهش پیش رو با روش مطالعه کتابخانه ای، نظرات انتقادی متفکرانی چون پولانی، سندل، اسلیتر، تونکیس، فری و هیرشمن بررسی می شود و انتقادات این افراد در دو حوزه فلسفی-بنیادین و اقتصادی-روانشناختی مورد بررسی قرار می گیرد. در نهایت بر پایه جمع بندی نظرات این افراد، سه گزاره استنتاج گردیده: اولاً کالاانگاری لفظی باعث تشدید کالاانگاری واقعی می گردد؛ ثانیاً ارزش گذاری پولی باعث ظهور اثرات تزاحمی و چارچوب بندی بر کسانی که با آن مرتبطند، می شود؛ ثالثاً درباره کنش های دیگرخواهانه، محرّک درونی مؤثرتر از محرّک بیرونی است.

تبلیغات