این مقاله به تبیین اصطلاح «شهود اخلاقی» در فلسفه می پردازد. پس از تبیین معنای لغوی شهود و سیر تطور معنای این واژه در انگلیسی و فارسی، چهار معنای متداول شهود در فلسفه توضیح داده می شود: 1. شهود افلاطونی یا عرفانی؛ 2. شهود مبادی معرفت؛ 3. شهود کانتی؛ و 4. شهود تجربی. سپس به بررسی اندیشه های متفکران شهودگرا در قرن بیستم پرداخته می شود. در این بررسی، تلاش شده با تتبع در آثار برخی از مهم ترین فیلسوفان اخلاق شهودگرا، دیدگاه آنان درباره شهود اخلاقی بررسی شود و از این رهگذر، نشان داده شود که «شهود اخلاقی» در قرن بیستم چه ویژگی هایی داشته است. با برشمردن این ویژگی ها مشخص می شود که شهود اخلاقی، نه شهود افلاطونی یا عرفانی است، نه شهود کانتی و نه شهود تجربی؛ بلکه «شهود اخلاقی» یکی از اقسام «شهود مبادی معرفت» است.