آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۸

چکیده

الگوهای متعددی به ارزیابی کیفیت و نقد ترجمه ها می پردازند که در بین آن ها الگوی گارسس زوایای بیش تری از نقد ترجمه ها را در برمی گیرد. این الگو بر اساس اصل برابری میان متن مبدا و مقصد استوار است و آن را در چهار سطح معنایی- لغوی، نحوی- صرفی، گفتمانی-کارکردی و سطح سبکی- کاربرد شناختی می داند. این پژوهش در صدد بوده است با روش توصیفی – تحلیلی، ترجمه الهی قمشه ای و فولادوند از سوره مبارکه قمر را بر مبنای سطوح چهارگانه مدل گارسس مورد بررسی و نقد قرار دهد. نتایج نشان می دهد که در سطح معنایی-لغوی در ترجمه فولادوند بسط معنایی بیش تر و در ترجمه الهی قمشه ای قبض معنایی، ابهام واژگانی و توضیح بیش تری مشاهده می شود. در سطح صرفی-نحوی در ترجمه فولادوند ترجمه غلط ساختار صرفی و نحوی بیش تر و در ترجمه الهی قمشه ای جابجایی ساختار در ترجمه بیش تر وجود دارد. در سطح گفتمانی-کاربردی در ترجمه فولادوند و الهی قمشه ای تغییر منظور آیات در حد یکسان و تغییر به سبب تفاوت های اجتماعی و فرهنگی در ترجمه فولادوند بیش تر مشاهده می شود. در سطح سبکی – کاربرد شناختی در ترجمه الهی قمشه ای، تغییر کاربرد صنایع بلاغی بیش تر مشاهده می شود. بنابراین میزان افزایش در ترجمه الهی قمشه ای بیش تر و در ترجمه فولادوند میزان مانش و میزان کاهش، بیش تر مشاهده شد.

تبلیغات