آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۳

چکیده

بر اساس دیدگاه متفکران پسا توسعه ای، مفهوم توسعه و توسعه نیافتگی امری صرفا تولیدی و صنعتی نیست بلکه با توجه به درک معنایی افراد از هستی و زندگی و پذیرش تنوعات فرهنگی و زیستی، توسعه امری است که افراد به عنوان الگوی مطلوب زندگی و رشد جوامع مد نظر دارند. از نظر آنان نظریه های توسعه قبلی، درک معنایی افراد و چگونگی تعامل انسان ها با تحولات صنعتی و رشد مدرنیزاسیون را نادیده گرفته اند. بر این اساس، هدف از این مطالعه تفسیر معنایی دلایل توسعه نیافتگی استان آذربایجان غربی بر اساس روایت های فردی و تجربه های شخصی 32 نفر از مدیران ارشد سازمانی در استان و نیز صاحبان مشاغل و دست اندرکاران صنعت این استان طی مصاحبه های عمیق صورت گرفته، با استفاده از روش نظریه پردازی داده بنیاد می باشد. بر اساس نتایج حاصل، مشکلات مدیریتی موجود در بدنه بخش دولتی و بخش خصوصی استان به عنوان مقوله هسته ای در موانع توسعه نیافتگی استان استخراج شده است. لذا بیماری عقب ماندگی استان آذربایجان غربی بیش از آنکه به جناح، فرد یا گروه خاصی اختصاص داشته باشد بیشتر ریشه در بسترهای سیاسی و اجتماعی حاکم بر پهنه مدیریتی استان دارد. این نتایج اشاره به ضرورت اجتناب ناپذیر توجه جدی به حل مشکلات مدیریتی استان و ایجاد تعامل هم افزا میان حوزه های مختلف بخش دولتی، بخش خصوصی، مدیران، بخش دانشگاهی و واحدهای تحقیق و توسعه دارد. همچنین بر اساس نتایج حاصل از کدگذاری سه مرحله ای، مهمترین دلایل عقب ماندگی استان آذربایجان غربی شامل 29 زیر مقوله بوده که در قالب پنج مکانیزم 1) ضعف مدیریت داخلی استان 2) ضعف مدیریتی موجود در بین صاحبان صنایع 3) ضعف مدیریت کلان در سطح کشور 4) مسائل فرهنگی استان و 5) ویژگی-های جغرافیایی استان قابل ارائه می باشد.

تبلیغات