دوگانه انگاری خلاقیت و نووارگی در مقابل اثرپذیری، پیوندگونی و خویشاوندی میان آثار از بحث هایی است که به ویژه پس از مدرنیته همواره بر هنر و معماری سایه افکنده است. این پژوهش در تلاش است با رهیافت به فرآیند میان متنی بیان کند؛ معماری تنها با اتکا به نبوغ و چیرگی اصالت ایده ی معمار و به یکباره و ناگهانی خلق نمی شود بلکه در جذبه و کشاکشی غریزی با تجربه، روش، اثر و ابزارهای دیگر هنرمندان؛ قوام می یابد. معماری اقتباس وخوانشی گسترده، ناهمگون و بیپایان از آثار دیگران و همواره در گفت وگوی با دیگری است. از سوی دیگر در فرآیند میان متنی تلاشمان برای جست وجوی شباهت ها و قیاس آثار معماری با یکدیگر را باید به میل انسان به یافتن تبار، تبارشناسی و در اصطلاح یافتن اسطوره ی خویشاوندی اش نسبت دهیم. پژوهش در دفاع از این فرضیه بنا شده که معماری نوعی گفتمان است که از پیوندخوردگی و خویشاوندی میان آثار در تقابل با هژمونی یکتایی و منحصربفرد بودن سخن می گوید و در انتقاد از نقد سنتی است که در بدنهی انتقاداتشان ارزش اثر را به اصالت ایده، حاصل ذهن خلاقه ی آفریننده، نسبت می دهند و برخی آثار را تا سطح اثری کپی و فقط اقتباسی، تنزل می دهند . اما در رهیافت میان متنی هیچ متنی (اثری) دیگر فقط یکتا نیست و به طور حتم در گفتگوی میان لایه های ذهن هنرمند با یک یا چند پیش متن دیگر شکل یافته است. پژوهش با ماهیتی کاربردی و به روش تحلیلی - تفسیری می باشد. داده های مستخرج با تکیه بر استدلال منطقی مورد تحلیل قرار خواهند گرفت که نتایج آن در قالب جداولی ارائه خواهد شد. با رویکرد تفسیرگرای میان متنی به تحلیل آرای معتبر با محوریت مفهوم خوانش میان متنی می پردازیم و در نهایت تحلیل چند اثر از معماری ایران ارائه می شود، تا خوانش معماری میان متنی، به صورت کلّی بازشناخته شود.