مقاله حاضر به بررسی تطبیقی توسعه شبکه ارتباطی سنتی و جدید در بافت قدیم شهر تبریز می پردازد. اهمیت بحث بیشتر از آن رو است که شبکه های ارتباطی، علاوه بر آمد و شد شهروندان، به عنوان یک شاخص اجتماعی و فرهنگی شهر و شهروندان محسوب می شوند. درک و فهم چگونگی این مطلب، شناخت انواع شبکه ارتباطی و نحوه گذار از شبکه ارتباطی سنتی به مدرن و تعیین نقاط قوت و ضعف و علل آن با توجه به تحولات جهانی و ملی، اهداف مقاله حاضر را تشکیل می دهند. این مقاله با استفاده از اسناد، مدارک، منابع و گزارش های علمی معتبر، به صورت تحلیلی/سیستمی انجام می پذیرد. بررسی تطبیقی شبکه ارتباطی سنتی و جدید در بافت قدیم شهر تبریز نشان می دهد که برخلاف مسیرهای بافت سنتی که متناسب با اقلیم منطقه، کاربری و نوع تکنولوژِی،شکل گرفته اند، شبکه ارتباطی جدید از روند و الگوی مشخص تبعیت نمی کند. در حالی که توسعه شبکه ارتباطی پهلوی اول در اثر شهرنشینی کند، ناچیز بودن وسایط نقلیه موتوری و حضور قدرتمند آموزه های بومی و محلی نسبتا ساده، هدفمند و حتی کیفی بود، توسعه شبکه ارتباطی پهلوی دوم به موازات افزایش بی رویه جمعیت، رشد درآمدهای ناشی از فروش نفت و طبعا افزایش بی رویه وسایط نقلیه موتوری، روند شتابان و گسترده داشته و با پیشینه خود (اعم از شبکه ارتباطی جدید و قبل از آن) رابطه چندان منطقی برقرار نمی نماید. در اثر غلبه شهرنشینی بر شهرسازی، شبکه های ارتباطی، فضاها، فعالیت ها و عناصر تحت تأثیر شهرنشینی شتابان، عمل می کنند. از این رو، شهر بیش از هرچیز، به توسعه کمی و در عین حال فیزیکی سوق یافته و عمدتا درصدد پاسخ به سیر فزاینده وسایط نقلیه موتوری و تسهیلات وابسته بدان می گردد. طبیعی است که نتیجه حاصله (با وجود کمیت قابل توجه شبکه معابر) به دلیل ماهیت سیستمی شهر و اثر متقابل عوامل و عناصر بر همدیگر، علاوه بر بازدهی و کارائی ناچیز ترافیک و حمل و نقل، اختلال اساسی در سازمان فضایی و کالبدی نیز شهر بوده است. بنابراین به عنوان نتیجه توصیه می شود به مواردی چون برقراری تعادل منطقی بین بافت و ترافیک، اعمال محدودیت بر حرکت آزادانه وسایط نقلیه موتوری (تنظیم تقاضا)، مطالعه و بررسی دقیق جداره های خیابانی به ویژه جداره های مربوط به دوره پهلوی اول، توسعه فضاهای پیاده با هدف رونق بخش تجاری شهر بیشتر توجه گردد.