مسکن یکی از دغدغه های بشری است که بسیاری از صاحبنظران به دنبال وجوه کیفی آن هستند. مفهوم زندگی و مفاهیم مرتبط با آن تا حد زیادی در خانه های امروز تغییر یافته و مسکن از جایگاهی اصلی برای تامین بخش عظیمی از نیازهای مادی و معنوی انسان به یک خوابگاه تبدیل شده است . در گذشته در معماری خانه های ایران مکان های فراوانی یافت می شدند که آثار روحی مثبتی را برای ساکنانشان به همراه داشتند اما این تاثیرات روحی تا به امروز بسیار کم مورد بررسی قرار گرفته است. مقاله حاضر تلاش می کند تا تجربه ی عاطفی حاصل از حیاط خانه های سنتی شیراز را مورد بررسی قرار دهد. شناخت کالبدیِ مکان برآمده از رویکرد گونه شناسانه و گزارش های مفهومیِ ساکنان از تجربه ی زیسته در مکان برآمده از نگرش پدیدارشناسانه به مکان است، لذا روشِ تحقیق مقاله حاضر تلفیقی از این دو رویکرد است که از آن تحت عنوان "پدیده شناسی" یاد می کنیم. این تحقیق با بررسی کالبد خانه های سنتی شیراز و مصاحبه نیمه ساختاری از 20 نفر باشنده ی این خانه ها صورت گرفته و در نهایت به کشف مفاهیمی از قبیل آرامش، شادی، صفا، شاعرانگی و آزادی در ارتباط با بعد عاطفی حیاط به عنوان مکان اصلی در سازماندهی خانه ی یک فرد شیرازی رسیده است.