شهرهای جدید به عنوان یک تجربه نو در نظام شهرنشینی ایران مطرح هستند. شهرهایی که در ابتدا با هدف حل مسایل و مشکلات شهری ایران مطرح گردیده، اما باگذشت زمان اغلب این شهرها با عدم جلب رضایت ساکنین مواجه شدند. برنامه ریزان مشتاق بودند تا شهرهای جدید کاملاً توسعه یافته و خودکفا ساخته شوند. معمولاً خودکفایی یک مفهوم به عنوان تعادل بین شغل و مسکن در جامعه در نظر گرفته و هدف از خودکفایی در نگاه برنامه ریزان تنها به تعادل بین استفاده از زمین برای کار و زندگی در درون جوامع محدود می شد. در گذر زمان با توسعه کاربرد خودکفایی و در نظر گرفتن آن به عنوان یکی از معیارهای اصلی در تعریف شهرهای جدید، خودکفایی بر اساس نظام های دیگر تبیین و مورد بررسی قرار گرفت. یکی از مهم ترین حوزه های بررسی، تحلیل سفرهای غیر کاری ساکنین و در نتیجه ارزیابی خودکفایی شهرها براساس آن بود. در این مقاله خودکفایی در سفرهای غیرکاری به عنوان عاملی در شهرهای جدید که از طریق فرایند تراکمی طولانی مدت و گام به گام محقق می شود تا اینکه فوراً توسط برنامه ریزی صورت پذیرد، توجه گردیده و به بررسی این امر در شهرهای جدید از نگاهی دیگر می پردازد. در این پژوهش سفرهای غیرکاری به عنوان یک متغیر مستقل در نظر گرفته نمی شود و به کاربری ها و عملکردهای مورد نظر که هدف از این سفرها می باشند، توجه بیشتری می گردد. تحقق کامل این کاربری هایی تابع برنامه ریزی نیستند و طی زمان بر اساس تقاضای ساکنین برای این نوع خدمات شکل می گیرند. بررسی جایگاه این نوع کاربری ها در برنامه ریزی شهرهای جدید و به خصوص ارزیابی آن ها در طی مدت ساخت و اسکان ساکنین جدید و همچنین نحوه رشد و توسعه آن ها برای بدست آوردن یکی از ابعاد خودکفایی الزامی می باشد. هدف از این مقاله تحلیل این ویژگی و بدست آوردن دورنمایی از وضعیت خودکفایی در شهرهای جدید است که از جنبه های مهم غایب در مسائل مربوط به ارزیابی خودکفایی می باشد.