آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۶

چکیده

تغلیب در شکل های مختلف خود، به عنوان یکی از اشکال عدم تجانس دستوری در زبان عربی کلام مجید، موضوعی است که نشانه هایی مبنی بر وجود آن در مباحث سنتی علم بلاغت، به چشم می خورد. بیشتر کتاب های بلاغی عربی از این صنعت به عنوان یکی از اشکال خروج از مقتضای ظاهر یاد کرده اند. بی گمان تغلیب استفاده ای خلاقانه از امکانات زبانی به شمار می آید که به کارگیری نظریه ای اساسا ساختاری در مطالعه این صنعت شگرف زبانی و رونمایی از معانی ژرف نهفته در ورای آن، اجتناب ناپذیر می نماید. بدین تصور جستار حاضر بر آن است تا ضمن کاربست الگوی تحلیل مولفه ای و هم متن در مطالعات زبان شناسی نوین و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی(علّی)، عوامل موثر را در کاربرد ساختار تغلیب به عنوان یک ابزار مهم زبانی در بیان اعجازآمیز کلام مجید استخراج نماید و انگیزه های معنایی استعمال آن را تبیین کند. بررسی داده های قرآنی نشان می دهد که این پدیده تحت تاثیر بافت و هم متن و بعضا واحدهای کمینه معنایی واژگان با ایجاد ابهام هنری، به کارکرد تأویلی، انگیزشی(همذات پنداری)، فشرده سازی، پوشیده گویی، تزیینی و ارتباط موضوعی در متن مبادرت دارد. همچنان که با بررسی کاربست این شگرد به ویژه شکل غلبه مذکر بر مؤنث آن در گزاره های قرآنی، می توان آن را با نظریه خنثی شدگی جمع مذکر در صورت اطلاق بر دو جنس مذکر و مونث در دستور زبان عربی توجیه کرد.

تبلیغات