از شروع به کار مطالعات غربی در پرداختن به سلسله ها و اتفاقات صورت گرفته در ایران در سال های بین 1500 تا 1800م زمان چندانی نمی گذرد. مطالعات انجام شده از سال 1970م. تاکنون، تنها به چندین کتاب در مورد اوضاع ایران در عصر صفوی و چهره های شاخص این دوره مانند مطالعه صورت گرفته توسط لوسین-لوئیس بلان درباره شاه عباس اول، کتاب والتر هینز در مورد ظهور صفویان در قرن پانزدهم، کتاب غلام سرور مورد شاه اسماعیل اول، ویرایش و تفسیر نوشته شده توسط ولادیمیر مینورسکی در مورد کتاب تذکره الملوک، کتاب لورنس لاکهارت در مورد سقوط سلسله صفویه، و کتاب کلاوس مایکل رووربورن در مورد سیستم حکومتی صفویه محدود می شوند 1. چندین رساله دکتری پرمحتوا که اکثر آن ها هرگز به صورت کتاب منتشر نشده اند نیز در لیست مطالعات صورت گرفته درباره آن دوره جای می گیرند 2. این روند همچنان ادامه داشته به طوری که حتی وقایع رخ داده شده از زمان سقوط اصفهان در سال 1722م. تا ظهور قاجارها در اواخر قرن نوزدهم بسیار کم مورد مطالعه قرار گرفته اند، که به عنوان مثال می توان به مطالعات صورت گرفته توسط لاکهارت ، آرونووا و اشرفیان در مورد نادرشاه و همچنین پایان نامه مهدی روشن ضمیر در مورد سلسله زندیه اشاره نمود.