آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۳

چکیده

در این نوشتار رابطه ی ادبیات و جامعه و متعاقباً تغییرات فرهنگی، بیان شده است. در این مقاله، با آوردن مثال هایی از اشعار شاعران زن دوران معاصر، همچون پروین اعتصامی، سیمین بهبهانی و فروغ فرخزاد و مقایسه آن ها با اشعار شاعران مرد در ادبیات کلاسیک، بر اهمیت گسترش زبان زنانه در ادبیات معاصر ایران تأکید شده است. این پژوهش نشان می دهد که گسترش زبان زنانه که در نتیجه افزایش تعداد شاعران و نویسندگان زن بوده، تأثیر مهمی در تغییر و تحول نگاه افراد جامعه و متعاقباً شاعران و نویسندگان مرد به زن و بیان خواسته ها و مطالبات زنان داشته است؛ خواسته ها و مطالباتی که با هرچه شفاف تر بیان شدن توسط خود زنان، می تواند گام مؤثری در جهت حل مشکلات اجتماعی آن ها و ایجاد تغییرات فرهنگی، داشته باشد. بررسی صفات نسبت داده شده به زنان در ادبیات کلاسیک و مقایسه آن با ادبیات معاصر، گواه تأثیر حضور زنان در این عرصه و گسترش زبان زنانه است. هم چنین در این پژوهش با آوردن مثال های متعدد از آثار شاعران نام برده و تحلیل آن ها، به نگاه ویژه آن ها، به خود و مسائل اجتماعی زنان توجه شده است؛ مسائلی مانند لزوم کسب دانش و محرومیت زنان از امکانات کسب آن، استقلال و هویت فردی زنان، زنان در اقلیت مانند ایل نشینان، فقر زنان، زنان تن فروش، خشونت علیه زنان و غیره، چرا که به نظر ما گسترش زبان زنانه توسط زنان و محور قرار دادن زن در آثار این ادیبان، نقش شایانی در تغییرات و تحولات فرهنگی دارد.

تبلیغات