آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۶

چکیده

اندیشمندان از همان ابتدای نزول قرآن سعی بر فهم و تفسیر قرآن داشته اند؛ اما بی توجهی و گاه نادیده انگاشتن گونه های مختلف روایات تفسیری، آنان را به دشواری همچون تفسیر به رأی مبتلا کرده است. این نوشتار به منظور آشکار کردن جایگاه گونه های روایی در تفسیر و کارآمدی آن به شرح و تبیین اندیشه های علامه طباطبایی و دو تن از شاگردان ایشان یعنی آیت الله جوادی آملی و آیت الله مصباح یزدی با روش توصیفی – تحلیلی پرداخته است. در بخش هایی از تفسیر المیزان و نگاشته های شاگردان علامه طباطبایی، نخست ممکن است برای برخی چنین شبهه شود که آنان از روش قرآن به قرآن عدول کرده اند؛ اما در بررسی های صورت گرفته نمایان شد که آنان نه تنها از بنیاد نخستین خویش عدول نکرده اند؛ بالاتر از آن، روایات را به عنوان مؤید و مفسر قرآن پنداشته اند و در تفاسیرشان به خصوص در آیه ی 3 سوره ی مائده و 33 سوره ی احزاب از پنج گونه روایات تفسیری یعنی، أ. روایات بیانگر مصداق های واژگان و تعابیر قرآنی؛ ب. تبیین مفاد آیات؛ ج. تعیین مصادیق خاص آیات؛ د. تعیین واژگان در جزییات مباحث فقهی؛ ذ. تعیین جایگاه آیه و تناسب آن بهره برده اند، پس گونه های روایی جایگاهی مولدی دارند، بدین معنا که گونه های روایی مولد و ایجادکننده ی نقش های روایی در تفسیرند.

تبلیغات