آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۴

چکیده

یکی از مراتب عصمت پیامبران، عصمت از سحرشدن و تصرّف دیگران در نفس و عقل ایشان است. ظاهر برخی آیات قرآن کریم بر سحرشدن پیامبر الهی دلالت دارد؛ مانند آیه 66 طه: « قالَ بَلْ أَلْقُوا فَإِذا حِبالُهُمْ وَ عِصِیُّهُمْ یُخَیَّلُ إِلَیْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّها تَسْعی ». ممکن است از ظاهر این آیه برداشت شود که حضرت موسی × به دلیل تصرّفی که در خیال او از سوی ساحران در أثر سحرشان شد، مسحور ایشان گشت. اگر این دلالت ثابت باشد، سندی بر عدم عصمت پیامبران از این مرتبه از عصمت خواهد بود و این امر، دارای لوازم فاسدی است که با اعتقادات کلامی تشیع در تعارض است. ازاین رو در این مقاله این مسأله از جهت تفسیری و دلالی و نیز از جهت کلامی و عقلی به دقت مورد بررسی قرار گرفته است و این مطلب اثبات شده است که آیه مورد بحث گرچه بر اثرپذیری سحر ساحران در چشم و خیال موسی × دلالت دارد اما به هیچ وجه بر مسحورشدن وی و تصرّف در عقل و نفس انسانی او دلالتی ندارد و همچنین از جهت عقلی لازم است که پیامبران از هرگونه تصرّفِ دیگران در نفس، عقل و باورشان مصون و معصوم باشند.

تبلیغات