ماهیت علم واجب متعال، چگونگی علم قبل از ایجاد و نحوه علم او به متغیرات زمانی سه مسئله مهم از مسائل علم خدا است. درباره هر سه مسئله، هم در حکمت و هم در علم کلام بحث و گفتگو شده است. در این مقاله با تکیه بر اثر تازه منتشر شده از ملاشمسا – با نام حاشیه تعلیقه خفری بر شرح الهیات تجرید قوشجی در مباحث قدرت و علم الهی – و برخی آثار دیگر، پاسخ این متکلم و حکیم تنسیق شده است. همان طور که در مقاله آمده است ملاشمسا به علم واجب متعال به منزله علم ذات به ذات، قائل است و این علم را علم حضوری اقوی و تفصیلی به معنای غیرمشهور آن می داند. او در مباحث خود به اشکالات مختلفی پرداخته که به دیدگاه ابن سینا در این مورد وارد شده و معتقد است بسیاری از افراد در تفسیر دیدگاه شیخ الرئیس دچار سوء فهم شده اند. او بر این باور است که با کمک نظریه او چنان تفسیری از دیدگاه ابن سینا به دست می آید که اشکالات سهروردی و خواجه نصیر به آن وارد نباشد یا در صورت طرح پاسخ داده شود.