امانوئل لویناس از منظری پدیدارشناسانه معتقد است «دیگری» هسته فعلیت دهنده به تمامی روابط انسانی است. برطبق این دیدگاه، در هر دایره زمانی و مکانی که امکانی برای مواجهه یا رویارویی باشد «دیگری» بر هر «من» تقدم ارزشی و قوام بخشی دارد. بدین سان «دیگری» را نمی توان در تمامیت خودخواهی «من» محصور گردانید چرا که بدون پروایِ شرطِ قوام بخشی، امر قوام یافته شالوده وجودی و معرفتی خود را از دست می دهد. از این روست که می توان نظام اداری و سازمانی را در مقام شبکه ای گسترده از روابط میان انسانی مورد موشکافی دقیق پدیدارشناسانه قرار داد. با گسترش شبکه های درون/برون سازمانی موج عظیمی از روابط و نیازهای متقابل شکل گرفته است که قانون گذاری و نظام اخلاقی خاص خود را می طلبد؛ قوانین و نظامی که ضمن پیشبرد اهداف هر سازمان موجبات احترام به حقوق اربابان رجوع و موجودات انسانی شاغل در آنها را فراهم آورد. در این مقاله، با اتخاذ رویکرد اخلاقی امانوئل لویناس، سعی خواهد شد تا امکان مواجهه اخلاقی تر با زیردستان و اربابان رجوع به مثابه هدف و غایت، مورد بررسی قرار گیرد. نظریه ای برآمده از اخلاق لویناس استعداد هدف گذاری موثر بر مراجعان نظام اداری در مقام دیگری را دارد به نحوی که بتوان منفعت سازمانی طرفین را نیز توأمان در نظر گرفت.