آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۱

چکیده

در زیست فردی و اجتماعی باید به اصول و قواعدی بها دادکه فرد و جامعه را با واقعیت ها و مطلوب ها مواجه کرده، هر گونه پندار نادرست و اندیشه ناسازگار را از اذهان دور کند. اصل انصاف( مطابق آموزه های اسلام) و قرابت معنایی آن با"قاعده زرّین" آن گونه که درآیین ها ونظام های اخلاقی غرب تبیین شده است،می تواند مطلوب ما از زیست فردی و سازمانی را برآورده سازد .به حدی که مثلا اطلاع از کارکردهای آن دو در ساحات مختلف زندگی سبب تدوام روابط اجتماعی، فزونی همدلی، رشد همسوی منطق وآگاهی، بالا رفتن آمار بی طرفی و سازواری می شود. از این رو، چنان چه کنشگران مطابق این معنا از انصاف که باید انتظار معقول و مشروع از خود ودیگری در صورت قرارگرفتن در موقعیت های مشابه داشت، رفتارکنند به پیدایش زمینه بیداری وجدان، عزت نفس، تقویت حس مشارکت و اعتماد و احترام متقابل در فرد و نهادینه شدن الگوی رفتاری «من دوست دارم ... پس مراقب باشم نسبت به دیگران» در جامعه و سازمان کمک رسانده است.

تبلیغات