آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۰

چکیده

عین القضات، در جایگاه یک مسلمان موحد، خداوند را خالق و مبدأ کل و ابلیس را از آفریده های او می داند. او بیشتر از همان ابلیسی سخن می گوید که در ادیان توحیدی، مخصوصاً دین اسلام مطرح است؛ یعنی ابلیسِ نافرمان متکبر، دشمنِ خدا و بدخواهِ نوع بشر؛ اما آنگاه که سخن او حال وهوای شطح و طامات به خود می گیرد، از ابلیس، جانب داری و تنزیه و تقدیس می کند. نگاه او، در چنین مواردی، با معتقدات اسلامی و صریح آیات قرآن و روایات هم خوانی ندارد. عین القضات در ارائه این اندیشه از صوفیان مدافع ابلیس چون حسن بصری، حلّاج و احمد غزالی و اندیشه گنوسی و عرفان قبالای یهود و برخی اندیشه های ایران باستان تأثیر پذیرفته است. همچنین میان دیدگاه عین القضات در دفاع از ابلیس و احیاناً تقدیس او با اندیشه های شیطان پرستی (از دیرباز تا کنون)، وجوه مشترک و جنبه های تمایزی وجود دارد. وجه مشترک، تلقی مثبت و جانب دارانه از ابلیس است؛ اما تفاوت را باید در موضوعاتی مانند «معیار ارزیابی منزلت ابلیس»، «جایگاه ابلیس در عالم و نسبت او با خدا و انسان» و «ابلیس، موضوع سجده بر آدم و میوه ممنوعه» جستجو کرد. معیار ارزش گذاری منزلت خاصی که عین القضات برای ابلیس قائل است به گمان او بندگی، تقرب و عشق ابلیس در بارگاه الهی است، نه تقابل ابلیس با خداوند. بر این پایه، ابلیسِ عین القضات موحّد است و در توحید بر همه سبقت می گیرد؛ اما ابلیسِ شیطان پرستان این کمالات را ندارد و همواره با نیروهای خیر و خدای واحد مطلق تضادّ و تقابل دارد. او ارزش خود را مرهون تکبّر، سرکشی، گستاخی و نافرمانی در مقابل خداوند می داند؛ چنانکه می تواند بر مسند خدا بنشیند و در معرض پرستش قرار گیرد و خود به وجودآورنده دینِ شیطانی شود.

تبلیغات