واژگان با مرور زمان، تحول می یابند که براساس مطالعات زبان شناسی، مهم ترین گونه های این تحول، عبارتند از: تعمیم معنایی، تخصیص معنایی، مجاز، استعاره، تنزُّل معنایی و یا ترفیع معنایی. زبان عربی نیز از این قاعده مستثنا نبوده و برخی واژه های قرآنی دچار تحول معنایی شده اند. متأسفانه تعدادی از مترجمان فارسی معاصر قرآن، از این امر غفلت کرده و برخی واژه ها را به معنای رایج معاصر ترجمه کرده اند که این امر می تواند آسیب جدی به مفاهیم قرآنی وارد سازد. از آن جا که تعالیم اصلی دینی مسلمانان از قرآن، اخذ می شود، باید تلاش گردد که در انتقال مفاهیم آن، کوچک ترین خطایی رخ ندهد؛ از این رو بررسی خطاهای راه یافته به برخی ترجمه ها، ضرورت می یابد. در این پژوهش ابتدا با جستجو در منابع لغوی و تفسیری قدیمی و معجم های معاصر، تغییر معنایی راه یافته به دوازده واژه قرآنی(خَصیم، المُثلی، تَبَرَّجنَ، ساهَم، مَقام، الملَّه، الاسباب، تَنَفَّسَ، جابوا، عائل، قَیِّمه، غُصّه) با رویکرد توصیفی_ تحلیلی نشان داده شده و سپس ترجمه این واژگان در 29 ترجمه رایج فارسی مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های تحقیق بیانگر این است که برخی مترجمان از روی سهل انگاری، این واژگان را به معنای رایج معاصر ترجمه کرده اند و از معنای عصر نزول واژه ها غفلت کرده اند.