هدف اصلی این پژوهش، تبیین چارچوب نظری مفهوم کلاس معکوس و پاسخ به این سؤال است که رویکرد کلاس معکوس که ادعای فراگیر محوری و یادگیری فعال دارد، چگونه به چالش مدیریت زمان در کلاس درس و تسهیل یادگیری فراگیر محور و فعال پاسخ می دهد؟ برای دست یابی به این هدف از روش مرور نظام مند و تحلیل مفهومی بهره گرفته شد. نتایج نشان داد هر یک از مؤلفه های اساسی کلاس معکوس دربرگیرنده عناصری می باشند. به طور نمونه، مؤلفه آموزش داخل کلاس درس شامل نظریه های یادگیری فراگیر محور و فعالیت های تعاملی و مؤلفه آموزش خارج از کلاس درس شامل تئوری های یادگیری مدرس محور و آموزش مستقیم می شوند. کلاس معکوس با انتقال سخنرانی به خارج از کلاس درس و اختصاص زمان کلاس به بهبود درک فراگیران و فعالیت های یادگیری جهت درک عمیق تر مفاهیم درسی و رفع اشکال به چالش های مذکور پاسخ می دهد. علاوه براین، فعالیت های یادگیری فراگیر محور شامل یادگیری فعال، یادگیری از طریق همتایان، یادگیری همیارانه، یادگیری حل مسئله و یادگیری مشارکتی می شوند که همسو با شواهد نظری کلاس معکوس می باشند.