هدف اصلی این پژوهش، تحلیل و ارزیابی ماهیت ارتباط بین معلم و فراگیران در نسل نو یادگیری الکترونیک می باشد. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش نمودشناسی بهره گرفته شد. مبنای نظری چنین ارزیابی آن است که به تعبیر هایدگر فناوری خنثی نیست و آن چنان که آیدی اشاره کرده است، فاوا برخی از ابعاد تجربه ما را به بهای تضعیف برخی دیگر از ابعاد آن، تقویت می کند. همچنین این پرسش مطرح شد که تغییر ماهیت ارتباط در موک ها، چه دستاوردها و کاستی هایی به دنبال دارد. در این مطالعه، نخست تحلیل شد که چگونه یادگیری الکترونیکی، ماهیت ارتباط بین معلم و فراگیران را متحول نموده، سپس استدلال شد که چگونه ماهیت ارتباط در موک ها، با ارتباط مطلوب میان معلم و فراگیر رویارو می شود. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که موک ها با تغییر ماهیت ارتباط، توان فراگیران برای برقراری تعاملات اجتماعی را به طور مؤثری تسهیل می کنند و درعین حال سبب ارتباط همسان می شوند.