آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۳

چکیده

اهداف: در مفهومی گسترده، آمایش زمینه را برای کاربری اراضی و توسعه درخلال مجموعه ای از کنترل های قانونی مهیا می کند. ژئومورفولوژی بر مکان گزینی، مورفولوژی و ساخت وسازهای مسکونی و جهات توسعة فیزیکی سکونتگاه ها، اثر می گذارد؛ بنابراین، هدف از این پژوهش، شناخت قابلیت ها و محدودیت های ژئومورفولوژیک منطقه برای ایجاد و توسعة سکونتگاه های انسانی در شمال شرق یزد است. روش: در این پژوهش، برای شناسایی مناطق مستعد توسعه و ایجاد سکونتگاه ها براساس واحدهای ژئومورفولوژیک، از پارامتر های شیب، جهت شیب، ارتفاع، زمین شناسی، خاک، کاربری اراضی، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه، فاصله از جاده، فاصله از سکونتگاه و ژئومورفولوژی به عنوان عوامل مؤثر در آمایش استفاده شد. درنهایت، پس از استانداردسازی، تلفیق و پهنه بندی براساس مدل فازی و آمایش ژئومورفولوژیک، نقشة پهنه بندی آمایشی برای توسعة سکونتگاه ها به دست آمد. یافته ها/ نتایج: نتایج نشان داد که حدود 74 درصد از مساحت منطقة موردمطالعه در طبقات بسیار نامناسب و نامناسب، حدود 85/8 درصد دارای شرایط متوسط و حدود 17 درصد در طبقات بسیار مناسب و مناسب قرارگرفته اند. بخش عمده ای از ناحیه توسط دشت های نسبتاً صاف و هموار با واحداهای ژئومورفولوژیک بیابانی و اقلیم فراخشک فراگرفته شده است. نتیجه گیری: دشت های معروف به دشت کویر و دشت طبس، با توجه به نتایج حاصل از نقشة پهنه بندی مناطق مستعد توسعة مسکونی، نقشة واحدهای ژئومورفولوژیک و نیز انطباق آن ها با نقاط مسکونی موجود، شرایط لازم را برای توسعه و ساخت سکونتگاه های جدید ندارند. درواقع، این مناطق به دلیل شرایط سخت زیستی، خاک و لیتولوژی نامناسب، خشکی زیاد، تپه های ماسه ای، اراضی رسی- نمکی و غیره شرایط مناسبی برای توسعة مسکونی ندارند.

تبلیغات