در سال های اخیر شاهد حساسیت موضوع آب به همراه تغییر رویکرد به آب، از مقوله ای صرفاً طبیعی به مقوله ای محیط- زیستی و اجتماعی هستیم. نحوه مصرف آب آشامیدنی بیش از هر چیز دیگر به نگرش ها و به طور کل به فرهنگ وابسته است. از این رو، هدف اصلی مقاله حاضر بررسی نقش عوامل فرهنگی و اجتماعی در هدر رفت آب آشامیدنی است. جامعه آماری متشکل از شهروندان شهرستان دهلران با حجم نمونه 390 نفر است. همچنین روش نمونه گیری، خوشه ای چند مرحله ای است و از پرسشنامه محقق ساخته جهت جمع آوری داده ها استفاده و میزان کل آلفای کرونباخ پرسشنامه نیز حدود 90 درصد حاصل شده است. برای بررسی فرضیات از آزمون های آماری تی مستقل، تحلیل واریانس یک طرفه و معادلات ساختاری (نرم افزار لیزرل) استفاده شده است. نتایج حاکی از این است که در رابطه با هدر رفت مصرف آب آشامیدنی، به ترتیب عوامل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بیش ترین سهم دارند. همچنین متغیرهای زمینه ای جنسیت، وضع تأهل، تحصیلات و نوع شغل با متغیر وابسته دارای رابطه ی معناداری هستند.