هدف اصلی این پژوهش، بررسی پیش فرض های تربیتی هرمنوتیک در نظام آموزش از دور است. برای این منظوراستدلال شد که نسل اول آموزش از دور به دلیل متن محور بودن تنها با هرمنوتیک روشمند نزدیکی دارد. در نسل های دوم و سوم شاهد تبدیل فهم به مقوله ای پراکتیک هستیم که به دلیل تأکید بر مشارکت فرد و موضوع مورد بحث برای حصول فهم به آن ماهیتی نسبی بخشیده است و هدف آموزش مانند هرمنوتیک فلسفی، توانمند نمودن افراد در مهارت های زندگی و شغلی است. نسل چهارم با تلقی فرد به عنوان منبعی که شناخت از زندگی او آغاز شده و در زندگی او پایان می یابد به هرمنوتیک پدیدارشناسانه نزدیک می شود و نقطه برجسته نسل پنجم یعنی تکیه بر پرورش عقلانیت و نگرش انتقادی برای رهایی از عناصر سلطه فرایند آموزش نیازمند مبنای فلسفی انتقادی و منابع انسانی فعال است که نزدیکی بسیاری با هرمنوتیک انتقادی دارد.