هرچند کثرت گرایی دینی از مباحث جدید است و ابن سینا مستقیم به آن نپرداخته است ؛اما این مقاله بر آن است تا بر اساس آرای کلامی وفلسفی ابن سینا مبانی کثرت گرایی دینی را مورد بررسی ونقد قرار دهد. ابن سینا از یک طرف با براهین متقن اثبات می کند تمام ادیان الهی حاصل صعود پیامبرانبه عالم عقول اند، بنابراین به نحوی معتبر وتا حدی از حقیقت بهره مندند.از طرف دیگر وی برای اختلاف مراتب پیامبران استدلال های عقلی متعددی می آورد که بیان گر آن است تمام ادیان در یک سطح نیستند و به یک میزان از حقانیت برخوردار نمی باشند. هم چنین وی بر این باور است که با پیشرفت فکری و سیر تکاملی انسان، ادیان هم متکامل تر میشوند. با لحاظ این سه اصل می توان نتیجه گرفت که کثرت گرایی دینی به معنای یکسان بودن همه ادیان در بهره مندی از حقیقت ونجات بخشی قابل دفاع نیست، اما تفسیری از شمول گرایی از آرای وی استنباط می شود؛ از آنجا که نجات بخشی ادیان رابطه مستقیم با میزان حقانیت آنها دارد، ادیان به هر میزان که حق باشند به همان اندازه نجات بخش خواهند بود.