آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۰

چکیده

در تاریخ فلسفه، مسیله استقرا نقش مهمی در پیدایش نسبی گرایی داشته است. برای این مسیله دو تقریر متفاوت از هیوم و گودمن وجود دارد که اغلب به طور جداگانه مورد بحث قرار گرفته اند. این نوشتار مبانی و نتایج این دو تقریر را مورد مقایسه قرار می دهد. هیوم در مسیله کلاسیک استقرا به ذهن و قوانین حاکم بر آن توجه دارد و عادت ذهنی را علت اعتماد به قوانین علمی می داند. اما گودمن در طرح مسیله جدید استقرا بیشتر به زبان و قواعد آن توجه دارد و از رسوخ در زبان به عنوان علت باور به قوانین کلی علمی یاد می کند. با این حال نام گرایی مبنای مشترک این دو فیلسوف است و نتیجه مشترک این دو دیدگاه نیز نوعی نسبی گرایی افراطی است که تا حوزه وجودشناسی امتداد دارد. این نوشتار مطالعه ای تطبیقی است که با نگاهی انتقادی نسبت نام گرایی با نسبی گرایی را بررسی می کند.

تبلیغات