آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۹

چکیده

جایگاه نظریه زیست معنایی میلیکان در ادبیات فلسفه تحلیلی، تنها محدود به پاسخی برای مسیله عدم تعین مصداقی واژه های پاتنم تصور شده است. شاید یکی از مهم ترین دلایل این مسیله، پیچیدگی موضوع مطرح شده توسط میلیکان و البته بیان مبهم و سخت وی باشد. بنیان این نظریه بر فرآیند انتخاب طبیعی استوار شده که بخش جدایی ناپذیر نظریه تکامل است و برای فهم مثال های میلیکان و آنچه در حوزه سمنتیک، ذهن و زبان می خواهد بدان بپردازد به پیش زمینه های زیستی نیاز است. مسیله مهم تر آن است که به اذعان خود میلیکان و البته با توجه به نامی که وی بر نظریه خود گذارده است، زیست معنایی نظریه ای در حیطه معنی است؛ حال آنکه به دلیل پرداختن زیاد میلیکان به ذهن و محتوای ذهنی، نظریه وی بیشتر در حوزه فلسفه ذهن تفسیر شده است. هدف ما در این مقاله آن است که با معرفی اجمالی نظریه زیست معنایی میلیکان و تبیین جایگاه این نظریه در مقابله با عقل گرایی درباب معنی، با ارایه مدلی نوین نشان دهیم که این نظریه برخلاف تصور رایج، نظریه ای صرفاً در زمینه محتوای ذهنی نیست و یک نظریه معنی محسوب می شود.

تبلیغات