«معناشناسی» یکی از شاخه های زبان شناسی نوین است که پیشینه ای کهن دارد و ریشه برخی مباحث و اندیشه های آن به گذشته های دور بازمی گردد. معناشناسی، به مثابه یک نظریه که به بررسی معنا در ساختار کلام می پردازد، از اواسط قرن نوزدهم پا به عرصه زبان شناسی نوین گذاشت. بنیانگذاران نخستین آن، ماکس مولر و میشل بریل بودند. «چندمعنایی» یکی از شاخه های دانش معناشناسی است. این شاخه وجوه متعدد معنایی را، با توجه به روابط هم نشینی واژگان در سطح جمله و بستر کلام، بررسی می کند. یکی از مهم ترین محورهای پژوهش قرآنی، کشف و تبیین دقیق معانی آیات و گزاره های متشابه است. بی تردید فهم و دریافت معانی قرآن، بدون شناخت و درک معانی واژگان، ممکن نیست. با توجه به چنین ضرورتی، این پژوهش، با استفاده از روش تحلیلی توصیفی و استخراج شواهد براساس نظریه معناشناسی و شاخه چندمعنایی، به توصیف و تحلیل سیر تحول معنایی واژه «ولی» در قرآن کریم و استخراج وجوه معنایی آن پرداخته و، با استناد به تفاسیر قرآنی موجود، به این نتیجه رسیده است که این واژه در بافت موضوعی سوره-ها و آیات شریفه، ازطریق روابط هم نشینی با واحدهای دیگر در بستر کلام، ساختاری چندمعنایی یافته است و مؤلفه هایی ازقبیل «فرزند»، «پروردگار»، «دوست و یاور» و «برده آزادشده» را دربر می گیرد.