در این پژوهش به طراحی مدل ساختاری تفسیری نظام انگیزش اعضای هیئت علمی دانشگاه براساس تکنیک فازی پرداخته شده است. تحقیق از نوع پیمایشی، از نظر هدف،اکتشافی و از نظر نوع جمع آوری اطلاعات، توصیفی- تحلیلی می باشد. اجرای پژوهش به صورت قیاسی- استقرایی صورت پذیرفته است. رویکرد پژوهش ترکیبی بوده و راهبرد پژوهش، کمی سپس کیفی است. در پژوهش حاضر به دلیل پیچیدگی ماتریس طرح شده نمونه هایی نظری شامل 14 نفر از صاحب نظران و خبرگان هیئت علمی انتخاب شدند. براساس یافته های پژوهش در فضای فازی و تغییرات نوآورانه در تکنیک، راهبردهای عدم تمرکز و زمان کاری شناور بیشتر از سایر راهبردهای انگیزش دارای امتیاز بودند. نتایج به دست آمده با نظریه های متأخر مدیریت و سازمان مطابقت دارد و مهم ترین علت این اولویت را می توان در بلوغ سازمانی اعضای هیئت علمی دانست که سازمان ها با آن روبه رو هستند. نتایج پژوهش، دربرگیرنده مدل یکپارچه ساختاری تفسیری ISM در پنج سطح باتوجه به روابط یک طرفه یا دوطرفه است و با مدل های کلاسیک انگیزش مانند مازلو و الدرفر در تناقض است. مهم ترین عامل تناقض در نوع نیازها، عوامل انگیزش و مطرح شدن عوامل شغلی و عوامل سازمانی مرتبط با اعضای هیئت علمی است. درحقیقت مدل از حالت تک بعدی صرف خارج شده و یک رویکرد بهینه، جامع و تلفیقی از تمامی نظریه ها و مدل های انگیزش باتوجه به شرایط حاضر سازمان ها ارائه می کند؛ به طوری که در پایین ترین سطح، زمان کاری شناور و سبک مدیریت مشارکتی جای گرفته است و در بالاترین سطح، یعنی سطح اول عدم تمرکز قرار می گیرد. هرچه عناصر در سطح بالاتری قرار گرفته باشند، قدرت تحریک کنندگی آنها کم تر و میزان وابستگی بیشتر می شود.