پیدایش نثر فنی را به پیروی از زبان عربی دانسته اند؛ ولی آیا این پیروی همه سطوح صرفی، نحوی، بلاغی و معنایی را دربر گرفته است؟ وضعیت سطح دستوری زبان در این وام گیری چگونه است؟ در این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی بسامدی دستورمندی جمله در منشآت خاقانی و مقایسه آن با دو نمونه از نثر مرسل و بینابین پرداخته شده است. یافته ها نشان می دهد که در حدود پنج درصد جمله ها در منشآت خاقانی، نادستورمند است؛ ولی در بخش هایی از تاریخ بیهقی و مقدمه شاهنامه ابومنصوری، این میزان به شانزده درصد می رسد. افزون بر این، گوناگونی ساختار های نادستورمندِ جمله در منشآت خاقانی، بسیار کمتر از دو کتاب دیگر است. برپایه این نتایج، می توان دستورمندی جمله را یکی از ویژگی های سبکیِ نثر فنی و نشان دهنده تکامل نثر دانست که خود در پی عواملی مانند «جلوگیری از پیچیدگی متن»، «ریزبینی نویسنده در گزینش دقیق واژگان و کاربرد دستور» و همچنین «دوری از زبان عامیانه» بوده است.