تحولات جدید علوم حدیث در عصر حاضر را می توان پی آمدِ علل طبیعی و وضعی متعددی از جمله گسترش دانش بشری و ضرورت پاسخگویی دقیق و علمی به برخی اختلافات و تعارض های موجود در میان روایات دانست. این علل به همراه گسترش این دانش در طول پانزده قرن و عجین شدن آن با برخی ضرورت های پژوهشی باعث شده امروزه با پدیده های جدیدی در عرصه حدیث پژوهی مواجه باشیم. از جمله این پدیده ها، شکل گیری روش های تحقیق جدید به منظور پژوهش برای فهم بهتر احادیث است. به نظر می رسد آنچه امروز می تواند راهگشای فهم بسیاری از متون روایی و نصوص دینی باشد، تجزیه و تحلیل آن ها با استفاده از روش های علمی و دقیق است. از جمله این روش های علمی، روش «تحلیل محتوا» است که پژوهش های انجام شده بر مبنای این روش، نشان داده است که تاکنون این روش از قابلیت های بسیار خوبی جهت فهم و نقد احادیث برخوردار بوده و از همین روی پیشنهاد می شود محققان و پژوهشگران عرصه علوم دینی به جهت استفاده بهینه از دانش خود و عرضه بهینه آن به گروه های مختلف جامعه، از این روش در تحقیقات خود نیز بهره بگیرند. این پژوهش به دنبال آن است تا ضمن بیان برخی از کارکردهای کیفی استفاده از این روش در حوزه فهم احادیث، به معرفی این روش تحقیق میان رشته ای بپردازد. مثال های بیان شده در این مقاله، تحقیقاتی هستند که مؤلف با استفاده از این روش انجام داده است.