آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۳

چکیده

پایداری و سلامت رابطه میان زن و شوهر بر سلامت خانواده مؤثر است و رابطه زناشویی بنیاد محوری نظام خانواده است. هدف پژوهش، هم سنجی اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و معنا درمانی بر بی رمقی زناشویی، رضایت زناشویی و بی آلایشی زوجین بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس-آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره «سنجش و دانش» و «روزنه امید رشت»، سال 1395 بودند. 48 نفر به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (هر گروه 16 نفر) و یک گروه گواه (16 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش، هشت نشست درمانی را به صورت هفتگی برای زمانی برابر 70 دقیقه (معنا درمانی) و 90 دقیقه (شناختی-رفتاری) دریافت کردند. ابزارهای مورداستفاده پرسشنامه رضایت زناشویی کانزاس (1986)، پرسشنامه بی رمقی زناشویی پاینز (1996) و سنجه بی آلایشی زناشویی واکر و تامسون (1983) بود. یافته های برآمده از آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد رویکردهای درمانی روی بی رمقی زناشویی و مؤلفه های آن (01/0  P،55/18 F=)، رضایت زناشویی (01/0  P،28/7 F=) و بی آلایشی زناشویی (01/0  P،17/14 F=) تأثیر دارد. برآیندهای تحلیل آزمون تعقیبی نشانگر این است که تفاوت معنی داری میان دو گروه معنا درمانی و شناختی رفتاری در خرده مؤلفه های خستگی هیجانی و روانی (1/1d=-،57/2-d=، 05/0P>) وجود ندارد. میانگین بی رمقی زناشویی و خستگی جسمی (05/0  P، 98/5-d=،96/8-d=)، در میان دو گروه معنا درمانی و شناختی-رفتاری تفاوت معنی داری مشاهده شد. فراخور برآیندها، دو رویکرد از راه به کارگیری فن های بازسازی شناختی و معنا بخشی، تغییراتی در بی رمقی و رضایت و بی آلایشی زناشویی ایجاد کردند میان اثربخشی این دو روش درمانی تفاوت معنیداری وجود نداشت. ازاین رو برآیند این پژوهش، حمایتی تجربی برای هر دو درمان در راستای بهبود رابطه زناشویی فراهم می کند.

تبلیغات