فاصله گرفتن از تاریخ و پرسش از آن یا به عبارتی، معرفت سوژه به سوژه را می توان، ویژگی برجسته مورخان عصر جدید دانست و سرچشمه این تحول را آگاهی از فردیت و التفات به شأن تاریخیت انسان قلمداد کرد. انتقال شمه ای از این تحول فکری به ایران، برای نخستین بار در دوره ناصری ذیل نهضت ترجمه صورت گرفت و باعث آشنایی با آثار فلسفی و علمی دانشمندان و فلاسفه اروپایی شد. تحول تفکر و اندیشه و تحول ذهنی و عقلی در میان نخبگان ایرانی و آگاهی از فردیت، زمینه جریان انتقادی نسبت به باورها و اعتقادات سنتی کهن از جمله انتقاد در حوزه انسان گرایی و تاریخ و تاریخ نگاری را به وجود آورد. در این نوشتار، تحول و جایگاه «من فردی»در تاریخ نگاری نوین ایران با شیوه تحلیل متن و با تکیه بر خاطرات عصر قاجار مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهش درباره این مسئله با ارجاع به 42 اثر خاطره نگاری در دوره قبل و بعد از مشروطه، نشان از تأثیر مستقیم «منِ فردی» در شکل گیری تاریخ نگاری نوین ایران در پوششِ خاطره نگاری دارد؛ همچنین می توان تحول فردیت رابا تبلورآن در خودآگاهی جمعی و التفات به شأن تاریخیت انسان با وقوع انقلاب مشروطه و نیاز به ثبت آن،در این آثار ردیابی کرد.