جامعه ی ما طی دو دهه ی گذشته تغییرات چشمگیری را در حوزه های فرهنگی و مسائل اخلاقی از سر گذرانده است. تعارض ها و چالش های سیاسی بین احزاب سیاسی (اصلاحگران و اصولگرایان) به غفلت از اخلاق اجتماعی، به ویژه در نهاد خانواده، منجر شد. در حقیقت، چالش ها برای دستیابی به قدرت سیاسی بیشتر، بین احزاب و مسئولان سیاسی، به غفلت از اخلاق اجتماعی در کل جامعه انجامید. این مقاله در صدد است تا بازنمایی اخلاق اجتماعی را در فیلم طلا و مس، فیلمی از همایون اسعدیان، از طریق تحلیل روایت، تحلیل کند. طلا و مس که حلقه ی سوم از یک تریلوژی (سه گانه) مشهور سینمای ایران (مارمولک و زیر نور ماه دو فیلم دیگر این سه گانه اند) است، به زندگی دینی و نقش اجتماعی روحانیون جوان می پردازد. فیلم در زندگی یک طلبه ی جوان و روابطش با همسر و مردم کوچه و بازار رسوخ می کند تا چهره ی حقیقی اخلاق را به تصویر بکشد. رضا، طلبه ی جوان فیلم، در پی آموختن درس اخلاق از یک استاد روحانی پیر در مدرسه ی دینی است؛ اما به زودی در می یابد که نمی توان اخلاق واقعی را در کتاب ها جست. قواعد اخلاقی ساده اند و تنها می توان آن ها را از خلال موقعیت های روزمره دریافت.