برای درک آثار هنری یک عصر و بنیادهای موثر بر آن، کشف رابطه بین تصویر و رخدادهای اجتماعی برای کشف دلایل تولید آنها ضروری می نماید. از اینرو، پژوهش حاضر سعی در تبیین رابطه ی میان تصاویر یک دوره و عناصر مختلف اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مؤثر بر آن را دارد. در تاریخ ایران در غالب موارد هنر وابسته به دربار و به عنوان بیانیه ای بازتاب دهنده قدرت و اندیشه های حاکم در جامعه است و تولید و بازتولید آن مبتنی بر نیازهای حکومت به رسانه های تصویری برای بیان ایده های مورد نظر خود است. به این منظور، مورد بررسی در این پژوهش، دوره ی ساسانی به عنوان نقطه اوج دوره ی گفتمانی ایران پیش از اسلام و یکی از دوره های طولانی دارای چالش های گوناگون از منظر قدرت و مشروعیت انتخاب شده و از بین رسانه های تصویری و هنری آن سکه ها مورد نظر بوده که شواهد زیادی از تغییرات بازنمایی تصویری را آشکار می سازند. مورد بررسی خاص این پژوهش، سکه های دوره قباد اول و جاماسب در سیر زمانی خلع قباد اول از قدرت به واسطه ظهور فرقه مزدکیه، جانشینی جاماسب و رسیدن مجدد قباد اول به سلطنت و تغییرات تصویری سکه های پادشاهان مزبور در طی این دوره بوده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که این پادشاهان در طی دوره های مزبور با قصد افزایش اقتدار و مشروعیت خود، از عناصر و نمادهای ریشه دار در عقاید زردشتی، به منظور شکل دادن به سیمای تصویری این امر بهره می برند .