عالمان غربی معمولاً ترتیب غیر خطی آیات را نشانی ازعدم انسجام و گسستگی متن قرآن دانسته اند؛ با این حال، به نظر می رسد طرح پرسش ِ انسجام و دیگر مفاهیم مرتبط با آن همواره یکی از ویژگیهای مهم متن قرآنی، یعنی«غیر خطی بودن» را از نظر پنهان داشته است. نگارنده بر این اعتقاد است که برای آشکار ساختن این ویژگی، آیات باید در رابطه با خداوندی در نظر آورده شوند که خود را در زبان همچون گوینده ای که کلامش آغاز و پایانی دارد، آشکار نمی سازد. خالق چون بشر سخن نمی گوید. قرآن در این مطالعه به منزلة متنی غیر خطی و بی زمان در نظر گرفته می شود که ماهیت الهی خود را از طریق در هم شکستن مداوم بافت زمانی مکانی و گذر از زبانِ خطی آشکار می سازد.