آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۶

چکیده

داستان «برداشتن تاج از میان دو شیر» یکی از روایت های نمادین است که در اثر جاوید حکیم فردوسی و حکیم نظامی با شباهت های فراوان و تفاوتی اندک نقش بسته است. در این مقاله با بهره گیری از نظریه «ژیلبر دوران» به بررسی کارکرد تخیّل شیر در دو منظومه شاهنامه فردوسی و هفت پیکر نظامی پرداخته شده است. نگاه ژیلبر دوران به اسطوره نگاهی ویژه است و کارکردی متفاوت دارد. از نظر او اسطوره ها مهمّ ترین تجّلی تخیّل است و تخیّل نیز از تصاویر نمادین تشکیل شده است. در این جستار با استفاده از منظومه ها و ساختارهایی که ژیلبر دوران، نظریه پرداز بزرگ معاصر، ترتیب داده، تصاویر نمادین داستان «برداشتن تاج از میان دو شیر» و هم چنین چگونگی تخیّلی که موجب بوجود آمدن این تصاویر در ذهن سرایندگان شده، شرح شده است.

تبلیغات