مسألة تثبیت نهایی متن قرآن در چند دهة أخیر از سوی برخی قرآن پژوهان غربی، موسوم به تجدیدنظرطلبان، مورد نقد و نظر قرار گرفته است. این گروه که در رأس آنها جان ونزبرو، نویسندة کتاب چالش برانگیز «مطالعات قرآنی»، و شاگردانش هستند، تمامی اِسناد و منابع مسلمانان در تعیین تاریخ دقیق تثبیت متن قرآن را با دیده ای تردیدآمیز مورد تجدید نظر قرار داده اند. یکی از این منابع، روایات اسلامی است که از منظر خاورشناسان سنّتی همچون نولدکه و شوالی، سند تاریخی و نقش تعیین کننده ای در حلّ این مسأله داشته است. در مقابل، موافقان تجدیدنظر این روایات را از اساس فاقد اعتبار دانسته اند و چالشی بر سر راه شناخت منابع اسلام و مهم ترین آنها قرآن کریم پدید آوردند. در سال های أخیر برخی از اسلام پژوهان غربی و در رأس آنها، هارالد موتسکی، با نقد دیدگاه تجدیدنظرطلبان همین روایات را سند تاریخی معتبری به شمار آورده اند. هارالد موتسکی با نقد دیدگاه های اسلاف و اقرآن خود، با تاریخ گذاری روایات جمع و تدوین قرآن، زمان ثبت متن این روایات را به ربع سوم سدة اوّل رساند که حکایت از تثبیت متن قرآن بعد از رحلت پیامبر اکرم (ص) دارد. در این مقاله، ضمن توصیف روش ایشان در تاریخ گذاری روایات جمع قرآن، به تکمیل نتایج حاصل از این روایات در تثبیت متن قرآن پرداخته، سپس با بررسی شواهد روایی دیگری، نتایج حاصله از تاریخ گذاری در فاصلة زمانی بین ربع سوم سدة اوّل هجری تقویت شده است.