شکوفایی فرهنگ و تمدن اسلامی و ضعف قدرت مرکزی خلافت و در نتیجه واگرایی سیاسی جهان اسلام، زمینه ساز پیدایش و گسترش فرقه هایی با باورهای التقاطی در حوزه خلافت عباسی شد. باورهای برخی از این فرقه ها در تعارض آشکار با شریعت اسلام بود. فرقه شلمغانیه که برخی منابع آن را عزاقریه نامیده اند، نمونه ای از این فرقه هاست. این فرقه که محمد بن جعفر شلمغانی آن را در عصر غیبت صغری بنیان نهاد، معتقد به حلول و تناسخ بود و به همین دلیل از سوی شیعیان اثنی عشریه رانده شد. مقاله حاضر بر آن است با بررسی پایگاه اجتماعی بنیان گذار این فرقه و تحلیل اوضاع زمانه زیست او، در نگاهی تاریخی، چگونگی اثرپذیری مبانی فکری و ساختار اندیشه ای این فرقه را از اندیشه های نوظهور در مرکز خلافت بازنمایی کند.