با توجه به این که تحلیل داده های خام، مضمونها و مقوله هایی که پایه فرآیند ساخت تئوری های کیفی در علوم سازمانی را شکل می دهد بسیار دشوار است، ""شیوه نگاشت شناختی"" به عنوان یکی از شیوه های درک پدیده ها، آنچنان که دیگران به آنها معنا می بخشند و برای استخراج ساختار و محتوای فرایند ذهنی افراد با حداقل مداخلات و سوگیریهای احتمالی محقق، طراحی شده است. این تکنیک جزء پارادایم تفسیری است و مفاهیم اساسی آن از نظریه سازه شخصی جورج کلی اقتباس شده است. علیرغم اهمیت شیوه نگاشت شناختی در ساختار بندی داده های کیفی، ابعاد مختلف این شیوه، در کشورما چندان شناخته شده نیست و کمتر در عرصه پژوهش به خصوص پژوهشهای سازمانی به کار گرفته شده است. براین اساس، این مقاله به معرفی شیوه نگاشت شناختی، منشاء، انواع و کاربردهای آن در حوزه مطالعات سازمانی می پردازد. علاوه براین، برای درک بهتر و ملموس تر محققان از کاربرد این شیوه، نمونه تجربی کاربرد نگاشت شناختی، نقاط قوت و ضعف و اعتبار و پایایی آن هم در این مقاله ارائه شده است.