آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۳

چکیده

جستار حاضر، کاوشی در ابعاد معناشناختی رنگ سیاه و کارکردهای مثبت و منفی آن در شعر عنترة بن شداد، شاعر عفت پیشه ماقبل اسلام است. پژوهش حاضر نشان دهنده این است که در بُعد مثبت، این نوع رنگ، گاه در یک ساختار تشبیهی نمود می یابد، همچون تشبیه پوست سیاه به مُشْک و عنبر؛ گاه در سیاهی رنگ موی یار و یا چشمان سیاه او جلوه می شود و زمانی هم در فضای تیره و تاریک میدان کارزار معنا می یابد. با این حال در تمامی این صورتگری ها، شاعر تلاش می نماید تا به این وسیله برای روح دردناک خویش التیامی- هر چند گذرا- فراهم نماید. در بُعد منفی، غالباً رنگ سیاه به عنوان عیب و نقصی آشکار می شود که خویشان و نزدیکان آن را دست آویزی برای طرد عنترة قرارداده بودند، اما شاعر با استفاده از اسلوب های منطقی، از قبیل اینکه سیاهی، تنها در وصف اعمال زشت، نکوهیده می باشد و یا اینکه سفیدی اعمال، سیاهی جسمانی را می زداید، همواره به عنوان یک مصلح اجتماعی ظاهر می شود که در پی اصلاح عقاید پوچ وغلط موجود در جامعه و جایگزین کردن قانون ارزش های اخلاقی به جای تبعیض رنگ و جنسیت است. نگارنده از روش توصیفی و تحلیلی برای تبیین دو بُعد متناقض رنگ سیاه در دیوان این شاعر استفاده کرده است.

تبلیغات