آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۲

چکیده

این مقاله با رویکردی کمی کیفی در تلاش است ضمن انجام روش اسنادی کتابخانه ای، با به کارگیری تکنیک تحلیل محتوا، مهم ترین منابع نظری رشته علوم اجتماعی را به لحاظ میزان اعتنا به تفکر انتقادی مورد بررسی قرار دهد. مطالعه حاضر از نوع بنیادی کاربردی است. یافته ها نشانگر آن است که منابع، اعتقادی به تقلید صرف نداشتند، اگرچه تنها نیمی از آنها مشوق تفکر انتقادی در دانشجویان بوده اند. بررسی رویکرد منابع نظری ارائه شده توسط اساتید نسبت به تفکر انتقادی نشان می دهد: نسبت استفاده از منابع داخلی به منابع خارجی 3 به 8 است. بررسی نشریات نشان می دهد: میانگین استفاده از منابع تالیفی، با تنها 03/0 افزایش همراه بود است. نتایج پژوهش نگاه تحقیقات انجام شده در زمینه تفکر انتقادی در علوم اجتماعی را مبنی بر اینکه ظرفیت نوآوری، تنوع و ساختارشکنی در تحقیقات اجتماعی از بین رفته است، تأیید می کند. منابع دانشگاهی و مطالعاتی علوم اجتماعی، تفکر انتقادی را در جامعه علمی تشویق نمی کنند.

تبلیغات