چکیده اغلب تئوری های اقتصادی بر این اساس بنا شده اند که افراد در رویارویی با رویدادهای اقتصادی مختلف به صورت منطقی عمل می کنند و کلیه اطلاعات موجود، در فرایند ارزیابی آن ها منظور می شود. مشاهده رفتار تصمیم گیری افراد در تحقیقات مختلف، موجب تردید در این تئوری ها شده و نشان داده است که در اغلب موارد، افراد در تصمیم گیری به صورت منطقی رفتار نمی نمایند. یکی از تئوری هایی که به منظور توجیه رفتار غیرمنطقی افراد در تصمیم گیری مطرح گردیده است؛ تئوری حسابداری ذهنی است. بر مبنای این تئوری، فرد نگاه کلان خود به مجموعه سرمایه گذاری های را از دست می دهد و تلاش می کند تا تعادلی بین زمان لذت بردن از منافع سرمایه گذاری و یا خرید کالا و خدمات و درد ناشی از پرداخت ایجاد نماید. این تئوری عنوان می نماید که افراد، بودجه های جداگانه ای را برای مصارف ضروری و غیر ضروری خود دارند و مبلغ معینی از سود را بر حسب منبع تامین آن ممکن است به مصارف متفاوتی برسانند. در این مقاله کوشش شده است تا به ابعاد مختلف حسابداری ذهنی و ریشه های آن، کاربردها و تحقیقات مختلف در این حوزه پرداخته شود.