با توجه به اهمیت و جایگاه نظام اسکان در آمایش سرزمین و توسعة نواحی، هدف مقالة حاضر بررسی وضعیت تعادل و تناسب در نظام شهری استان نوظهور قم است.
تحقیق حاضر به لحاظ هدف از نوع تحقیقات توسعه ای، و به لحاظ ماهیت توصیفی- تحلیلی است. به منظور گردآوری اطلاعات روش اسنادی به کار گرفته شد و تحلیل نظام شهری استان قم نیز با به کارگیری 12 شاخص (نخست شهری، دو شهر، مهتا، موما و الوصابی، کینزبرگ، ضریب پراکندگی، هرفیندال، آنتروپی شانون، رتبه انداز و اصلاح شدة رتبة اندازه، شاخص مجاورت، و تناسب مکانی) صورت گرفت.
نتایج تحقیق نشان می دهد به جز شهر قم، بقیة نقاط سابقة شهرنشینی زیادی ندارند و پس از ارتقای شهرستان قم به مرتبة استان، به شهر تبدیل شده اند، در حالی که حتی معیار تعریف جمعیتی شهر (10 هزار نفر جمعیت) را نداشته اند. همة شاخص های بررسی شده حاکی از شدیدترین میزان نخست شهری، تمرکز، عدم تعادل و عدم تناسب مکانی در نظام شهری قم است. حتی شکل گیری استان قم و ایجاد خدمات و نهادهای شهری در نقاط نوظهور عدم تعادل را کاهش نداده است. همچنین، شهر قم به عنوان بزرگترین و تک شهر مسلط، توان طبیعی مطلوب برای پذیرش این جمعیت را ندارد. در پایان، پیشنهادهایی در راستای تعادل بخشی نظام شهری قم مطرح شده است که اهم آن بر شناخت ظرفیت و توان های شهرهای کوچک استان (بالاخص شهر کهک) و انتقال بخشی از فعالیت ها به آن ها است.