اهمیت فهم بهتر اجزاء هزینه سبب شد تا سازمان ها از هزینه یابی سنتی که منجر به تولید اطلاعات غیرشفاف برای آنان می شد به سمت هزینه یابی برمبنای فعالیت گام بردارند. با این حال، در سال های اخیر نقدهایی پیرامون ناکارآمدی این روش هزینه یابی مطرح شد. از جمله می توان به عدم قابلیت شناسایی ظرفیت استفاده شده، اشاره نمود. برای غلبه بر مشکلات ذاتی موجود در روش هزینه یابی بر مبنای فعالیت، کاپلانو آندرسون در سال 2004 روش جدید هزینه یابی برمبنای فعالیت زمان محور را ارائه کردند. عمده مزیت این روش که از زمان به عنوان محرک فعالیت استفاده می نماید، شناسایی هزینه ظرفیت های بلااستفاده سازمان می باشد. هدف این تحقیق مقایسه سه روش هزینه یابی سنتی، هزینه یابی بر مبنای فعالیت و هزینه یابی برمبنای فعالیت زمان محور در قالب مطالعه موردی، می باشد. برای این منظور یکی ازکارخانجات محصولات غذایی جنوب کشور انتخاب شد. بررسی نتایج سه روش هزینه یابی بیانگر برتری روش هزینه یابی برمبنای فعالیت زمان محور نسبت به دو روش دیگر می باشد. با بهره گیری از روش هزینه یابی برمبنای فعالیت زمان محور ، هزینه تمام شده به دو قسمت تقسیم شده:1- هزینه ظرفیت بلااستفاده 2- هزینه ظرفیت استفاده شده (بهاء تمام شده محصول). در این روش هزینه ظرفیت بلااستفاده که به دلیل ناکارآمدی سیستم های مدیریتی در استفاده از ظرفیت موجود رخ داده به عنوان هزینه ضعف مدیریتی تلقی شده و بر عهده سازمان خواهد بود. نه آن که با احتساب آن به عنوان بخشی از بهاء تمام شده محصول بر مشتریان تحمیل شود