دوره ی ناصرالدین شاه از نظر ترجمه ی آثار اروپایی، به دلیل تشکیل نهادهای ترجمه ای، مانند دستگاه مترجمان دولتی، دارالفنون، دارالترجمه ی ناصری، و اوج گیری ترجمه و پرداختن منسجم به این موضوع بسیار اهمیت دارد.در همین دوره برای اولین بار، با رشد و گسترش ارتباط های خارجی، به ترجمه ها به منزله ی ابزار کسب شناخت و دانش جدید و نوگرایی موضوع به طور جدی تر توجه شد، همچنین در این دوره ترجمه ی مبتنی بر رویکرد روبنایی جای خود را به ترجمه با رویکرد تجددخواهی داد. در بررسی ترجمه ها اجزای اقتباس و حذفی های درون متنی ما را با فضاهای ذهنی که منشأ ماجراها و حوادث پیش آمده در لایه های بیرونی حیات ایرانی است، آشنا می کند.چگونگی تلاقی ذهن ایرانی با اندیشه ها و علوم جدید، متون جدید و بسترهای اجتماعی و سیاسی و دانش مترجمان درباره ی موضوع های ترجمه ای از عوامل اصلی غلبه ی سبک خاص ترجمه های موسوم به «تالیف های ترجمه ای»یا گرایش به ترجمه های غیرمستقیم از متون جدید شد. به لحاظ روش و نوع رویکرد، این مقاله «درباره ی» فرایند ترجمه هاست، و «از» ترجمه ها سخن نمی گوید، به عبارت دیگر ساختارها و رویکردهای حاکم بر دسته بندی ادوار ترجمه را محور اصلی بررسی قرار داده و بر حسب ضرورت، مبحث های جزئی درباره ی متون ترجمه ای به منزله ی مصداق مطرح می کند.