کتاب تجزیه الامصار و تزجیه الاعصار، مشهور به تاریخ وصاف، تألیف عبدالله شیرازی، مقلب به وصاف الحضره، یکی از مهم ترین متون تاریخنگاری ایرانی است.این اثر، افزون بر اخبار تاریخی، دیدگاه های مؤلف درباره ی اصول و مبانی دانش تاریخ را نیز در بردارد.این نوشتار می کوشد از خلال سبک تاریخنگاری و صاف و همچنین اشارات مستقیم و غیرمستقیم او، به دیدگاه هایش در این زمینه دست یابد.برای تحقق این هدف، پرسشس چنین مطرح شده است:دیدگاه های معرفت شناسانه ی وصاف شیرازی درباره ی مبانی علم تاریخ چیست و چه تأثیری در روش تاریخنگاری وی داشته است؟در پاسخ به این پرسش فرضیه ای نیز ارائه شده است:بینش معرفت شناسانه ی وصاف شیرازی دربارهی مبانی علم تاریخ، سبب اتخاذ روش علی، انتقادی، بر پایه ی بی طرفی تاریخی شده و تاریخنگاری وی را از سطح یک واقعه نگاری به سطحی نزدیک به تاریخنگاری علمی ارتقاء داده است. در این مقاله ضمن مروری بر زندگینامه ی وصاف شیرازی از دیدگاه های او درباره ی چیستی تاریخ، فایده و هدف معرفت تاریخی و ملاحظات روش شناختی در اثر او سخن رفته است.وصاف به علم بودن معرفت تاریخی باور داشته و تاریخ را از اقسام حکمت دانسته است.او در روش تاریخنگاری خود به دو رویکرد انتقادی و علی توجه داشته و کوشیده است با رعایت بی طرفی تاریخی، این دو رویکرد را در تاریخ خود به کار بندد.بدینسان او از واقعه نگاری محض فاصله گرفته و بینش تاریخی را از مرزهای سنتی و رایج آن فراتر بوده است