گام نخست در توسعه ی گردشگری روستایی، شناسایی موانع و چالش های آن است. بنابراین، هدف این مقاله شناسایی دیدگاه روستانشینان منطقه دنا در استان کهگیلویه و بویراحمد پیرامون موانع و چالش های توسعه ی گردشگری در این منطقه بود. برای این منظور از روش پیمایش و نمونه گیری طبقه ای ساده با انتصاب متناسب استفاده به عمل آمد. در مرحلهی نخست، روستاهای گردشگری منطقهی دنا شناسایی و با استفاده از جدول نمونهگیری، حجم نمونه 115 خانوار روستایی برآورد گردید. آنگاه، سهم هر روستا از نمونه تعیین شد. در هر خانوار از یک زن و مرد (زوج) مصاحبه ی ساختارمند به عمل آمد. در مجموع 230 زن و مرد روستایی مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه ای بود که روایی صوری آن تأیید شد و پایایی آن نیز با انجام یک مطالعه ی راهنما و مقدار آلفای کرونباخ بیش از 57/0 برای متغیر های گوناگون به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری SPSS17 و تکنیک تحلیل عاملی اکتشافی بهره گرفته شد. تحلیل عاملی انجام شده به استخراج هشت مانع توسعه ی گردشگری روستایی در منطقه ی دنا منجر گردید که 45/66 درصد از واریانس کل را تبیین مینمودند. این موانع عبارتند از: سازمانی (34/32%)، اجتماعی (65/11%)، رفاهی(83/4%)، تسهیلاتی (07/4%)، فرهنگی (89/3%)، ارتباطی (68/3%)، مردمی (10/3%)، و اقتصادی (87/2%). بنابراین، برای توسعهی گردشگری روستایی در منطقه دنا توصیه می گردد در بُعد سازمانی، ایستگاهها یا واحدهای خصوصی گردشگری در روستاهای هدف ایجاد گردد، تا ضمن راهنمایی، به سازماندهی، اطلاعرسانی و نصب و تجهیز تابلوهای راهنما همت گمارند. در بُعد اجتماعی نیز با برگزاری کارگاههای آموزشی و جشنوارههای گردشگری جامعه میزبان را آماده پذیرش گردشگران نمایند. فزون بر آن، در جهت توسعهی زیرساخت های گردشگری در منطقه دنا از سیاستهای حمایتی و تشویقی بهره گیری شود. بر همین اساس، خدماترسانی بهینه در زمینه ی امور زیربنایی نظیر راه های ارتباطی، آب، برق و تأسیسات ورزشی و بهداشتی نیز میتواند مؤثر واقع شود.